خونه دوستم روژان
اینجا زلزله 8 ریشتری نیامده ، اینجا اتاق دوستمه ... فک کنم اول دی بود که رفتیم خونشون .. وارد شدم دیدم 5-6 تا بچه دارن دنبال هم می دوند.. با اون وایت برد حدود 1 ساعتی مشغول نناشی بودم ... و کاری به کار بقیه هم نداشتم ... شام هم اینقدر سرم گرم بود ، آهنگ هم بلند بود ... هیجان زده شده بودم تندتند خوردم
اینهم عکس آخر شبه ، همه غش کرده بودن ... ولی خیلی خوش گذشت ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی